آيا ارتباطي بين آبوهوا و زلزله وجود دارد؟
بررسي اطلاعات موجود در بانك اطلاعات پايگاه ملي دادههاي علوم زمين كشور حاكي است: بيشترين زلزلههاي ايران با فراواني ۲۸/۵ درصد در فصل بهار به وقوع پيوسته است. شكوفه خديوي، سرپرست گروه دادههاي زمين لرزه پايگاه ملي دادههاي علوم زمين كشور با بيان اين مطلب خاطر نشان كرد: اين بررسي كه با استفاده از دادههاي مربوط به حدود هفت هزار زمين لرزه كه طي يك قرن اخير در كشور به وقوع پيوسته، حاصل شده است، همچنين نشان ميدهد كه بيشترين زلزلههاي ايران پس از بهار به ترتيب در فصول زمستان، تابستان و پاييز رخ دادهاند. وي تصريح كرد: براساس نتايج اين بررسي، ماههاي ارديبهشت، خرداد و اسفند، فروردين، تير، بهمن، مرداد، شهريور و آبان، آذر، دي و مهر به ترتيب ۱۰/۵، ۹/۲، ۹/۲، ۸/۸، ۸/۵، ۸/۴، ۸/۱، ۸، ۸، ۷/۶، ۷/۳، ۶/۶ درصد زلزلههاي كشور را به خود اختصاص دادهاند. اين تحقيق در مجموع حاكي از فراواني بيشتر رخداد زلزله در فصول پر بارش سال است كه ميتواند بيانگر نوعي ارتباط بين ميزان بارش نزولات آسماني و افزايش احتمال وقوع زمين لرزه باشد.
وي خاطرنشان كرد: علت اين امر تاثير باران به عنوان يك ماده روان كننده در لغزش گسلهاي آماده تحريك است. وقوع بيشتر زمين لرزههاي نفوذي در اراضي اطراف سدها نيز شاهد ديگري بر تاثير آب در روان كنندگي صفحات گسل ميباشد. اين كارشناس زلزله در ادامه به آزمايشهايي كه در اين زمينه انجام شده، اشاره كرد و گفت: بر اساس آزمايش تزريق آب در صفحه گسلي كه در آمريكا انجام شده بود، با تزريق ۲۳ ميليون ليتر مكعب آب تعداد۴۶ لرزه در ماه، با تزريق ۱۸ ميليون ليتر مكعب آب تعداد۱۳ لرزه در ماه و با عدم تزريق آب، ۱۲ لرزه در سال زلزله رويداده است. نمونه ديگر، مطالعات ژئوفيزيكي انجام شده در آلمان با تزريق ۴۰۰۰ تن آب در لايه زمين ميباشد كه سبب ايجاد لرزههايي تا عمق ۹ كيلومتري محل شد كه با افزايش عمق و كاهش اثر تزريق آب از ميزان لرزه خيزي كاسته شد.
خديوي در عين حال اذعان كرد: بحث ارتباط بارندگي با احتمال زلزله تنها در حد يك نظريه مطرح است كه برخي دانشمندان با آن موافق نيستند و با توجه به تقارن فصول پر بارش با اعتدالين، فراواني بيشتر رخداد زلزله در اين فصول را ناشي از پديدههاي نجومي نظير تاثير احتمالي دور شدن خورشيد از زمين و كم شدن اثر جاذبه ميدانند، با اين حال بحث ارتباط زلزله با بارندگيها ميتواند به عنوان يكي از عوامل احتمالي موثر در وقوع زلزله در مطالعات زلزله شناسي و پيشبيني رخداد اين پديده به كار رود. وي تصريح كرد: يافتههاي مطالعات آماري محققان ساير مراكز تحقيقاتي از جمله در آمريكا و تركيه نيز حاكي از وجود نوعي ارتباط ميان ماهها و فصول پر بارش سال با رخداد زلزله بوده و در آن مراكز نيز نظريات مختلفي در زمينه اين ارتباط مطرح است. مهندس شهرام نصيري، مسئول گروه بلاياي طبيعي پايگاه ملي دادههاي علوم زمين كشور از كارشناساني است كه با بحث ارتباط بارندگي و زمين لرزه چندان موافق نيست و معتقد است كه بايد نكات ديگري را نيز در اين بحث مورد توجه قرار داد.
نصيري درباره آماري كه حاكي از افزايش زمين لرزه در برخي ماههاي سال است، اظهار داشت: در علم زلزله شناسي بحثي وجود دارد به نام «روانسازي» (Lubricating) كه در آن با استفاده از مايعات، تنش و اصطحكاك لازم براي شكست سنگ (گسلش ) را كاهش ميدهند. اين كار ابتدا يك آزمايش در محيط آزمايشگاهي بود كه توانستند آنرا هنگام آب گيري درياچه سدها نيز اثبات كنند. يعني قبل از آب گيري سد، دستگاههاي لرزه نگاري را در محل نصب كردند و در مدت زمان چند سال آبگيري سد توانستند يك سري زلزلههاي بسيار كوچك را كه به زحمت بزرگاي آنها به ۴ ميرسيد را ثبت كنند. وي خاطرنشان كرد: اين زمين لرزهها را بعدا زمينلرزههاي «القايي» ناميدند كه در اثر فشار آب منفذي و اشباع شدن آب در گسلهايي كه در حواشي يك درياچه سد واقع است ايجاد ميشود. پس ارتباط فشار آب منفذي با رويداد زمين لرزه هاي خفيف بدين ترتيب است.اما اين مساله را نميتوان با بارندگي در ارتباط دانست، زيرا بر مبناي بانك داده هاي پايگاه ملي دادههاي علوم زمين كشور تنها ميدانيم كه در چه ماهي تعداد زمين لرزه افزايش يافته است و نكاتي وجود دارد كه به سرعت ما را از برقراري ارتباط بين بارش باران و زلزله بر حذر ميدارد.
نصيري تصريح كرد: اولا بايد توجه داشت كه هيچ شاهدي در دست نيست كه نشان دهد در ماههاي مورد بحث بيشترين ميزان بارندگي نيز رخ داده است. از طرف ديگر، بر مبناي آزمايشها بايد سطح آب زير زميني افزايش يابد تا گسل تحريك شود ولي هيچ شاهدي در دست نيست كه همزماني بارندگي با بالارفتن سطح آب زير زميني را نشان دهد. در علم آب شناسي از مرحله بارش باران تا افزايش سطح آب زيرزميني مدت زمان زيادي لازم است يعني افزايش سطح آب زير زميني با بارش باران همزمان نيست. وي افزود: از طرف ديگر، ميزان تغيير سطح آب زيرزميني بايد بسيار زياد باشد تا يك زمين لرزه با بزرگاي كم ايجاد شود كه در يك باران سيل آسا نيز چنين حجمي از آب توليد نميشودكه به عنوان مثال سطحآب زيرزميني ۲۰ متر افزايش دهد. نصيري در پايان با تاكيد بر اينكه هيچ ارتباطي بين زلزله و آب و هوا وجود ندارد، تصريح كرد: زمين لرزه محصول فرايندهاي زميني است و در هر نوع آب و هوايي، در تمامي پهنههاي اقليمي، در هر فصلي از سال و در هر وقتي از شبانه روز اتفاق ميافتد. باد، باران، فشار اتمسفري تنها قادر به تغيير در سطح و در چندين متر در زير سطح ميباشند. زمين لرزهها در اعماقي متمركز شدهاند كه شرايط اقليمي نميتواند بر آن تاثير گذار باشد و نيرويي كه سبب ايجاد زمين لرزه ميشود به مراتب بزرگتر از انرژي اقليمي است.