اگر باران به کوهستان نبارد ، جالب !


ایرانیان از دیرباز به ارزش آب بهعنوان عنصر اصلی بقای حیات اعتقاد داشتهاند. نیاز طبیعی بشر به آب، وضع جغرافیایی فلات ایران و کمیابی این مایع گرانبها، ارزش این ماده را نزد مردم ایران صدچندان نموده و آن را در جایگاه والایی قرار داده است.
بخش گستردهای از سرزمین ایران (بیش از دو سوم از وسعت خاک ایران)جزء فلات ایران است. بیشتر شهرهای مشهور کشورمان در داخل این فلات قرار دارند که دارای تاریخ و سوابق کهنی میباشند.
قسمت اعظم فلات ایران بویژه نواحی مرکزی، حاشیه و اطراف کویرهای بزرگ “لوت” و “نمک” خشک و کمآب است وبیگمان باران یکی از اصلیترین منابع تامینکننده آب در این نواحی خشک و بیآب است.
تمدنهای باستانی همگی در کنار رودهای بزرگ همانند نیل، دجله، فرات، سند، گنگ، هوانگهو، یانگ تسه و…. شکل گرفتند اما تنها تمدنی که به دور از هرگونه رودخانه عظیم شکل گرفت و مالک الرقاب جهان باستان شد،ایران بود ولی اهریمن خشکسالی همواره یکی از قدیمیترین دشمنان ایران زمین بوده است که برای مبارزه با این دیو، مردم ایران مجبور بودهاند تا به حفر قنات و ساخت آب انبار متوسل شوند.
مشکلات ناشی از استمرارخشکسالی در ایران باعث شده است که ایرانیان به قطرات باران والاترین ارزش را بدهند تا جایی که شاید در بسیاری از شهرهای ایران که کشاورزی دیمی وابسته به بارش باران است زیباترین روزهای کشاورزان، روزهایی بوده است که باران باریده است.
تاثیر مخرب عدم بارش باران در بخش کشاورزی را میتوان در چهره تک تک پیرمردان، جوانان، حتی پیرزنان و یا شیرزنان این دیار مشاهده کرد. دستان پینه بسته مردان و زنان کشاورز و چهرههای نحیف کودکان آنها همیشه تداعیکننده خشکسالی و مضرات آن بوده است.
کشاورزان ایران براساس اعتقادات خود آبان ماه را بارانکی، دی ماه را برفکی و فروردین ماه را شب ببار و روز ببار نامیدهاند و هر سالی که غیر از این بوده است غمی مزمن از درون، آنها را اذیت کرده و خاطرات خشکسالیهای متمادی اذهان آنها را برآشفته است و چون کشاورزی ایران به هیچوجه به کامل بیمه نبوده، روزگار بر آنها سخت گذشته است.